25 فرهنگ

[فعل] عمیق بودن

فرهنگ فارسی طیفی

مقوله: بُعد عمیق بودن، عمق داشتن، ژرفبودن، تَه نداشتن، گود بودن، دهان باز کردن به‌عمق بردن، پایین آوردن